یکی بود، یکی نبود ....

قصه از اونجا شروع شد که یه سری از بچه های فارغ التحصیل 92 ای، ایده قشنگی زدن و سرود ملیشونو توی استودیو ضبط کردن و یکی از ما فرزانگانی ها به اسم سارای کرمانی، با دیدن این حرکت قشنگ بچه ها به فکر ضبط کردن همه سرودهای فرزانگان-از آغاز تا امروز-  افتاد.

بعد از درمیون گذاشتن این ایده با بچه ها، گروه هفت هشت نفره ای استقبال کردن که یه گوشه ی کار رو بگیرن و خلاصه استارت کار زده شد.

 

یک، دو، سه .. تمرین می­کنیم ...

چهار تا از سرودها برای اولین کارمون پیشنهاد شد که از بین اونها "قصه تکرار" برای اولین تمرین انتخاب شد. حالا دیگه عده آدمای گروه به چند ده تا رسیده بود که داستان رو پی گیری می­کردن. مکان و زمان تمرین اول، بعد از یه کم بالا پایین و تغییر اتاق موسیقی دانشگاه شریف و بیست و پنجم مرداد 94 ست شد. 7 نفر از بچه ها (سارا، پونه، پرنیان، فرزانه، آرزو و سمیرا و مهتاب) توی تمرین اول حضور پررنگ خودشونو نشون دادن و کلا تمرین خوبی بود. به صرف شیرینی و چای :دی

جلسه بعدی تمرینِ "قصه تکرار" حدود یک هفته بعد از تمرین اول اتفاق افتاد. یعنی 3 شهریور 94 و این بار توی خونه الناز جان باباخانی :) تو این تمرین آرزو و سارا و پارمیدا حضور داشتن.

 

صدا، میکروفون، حرکت!

بعد از دو جلسه تمرین حالا دیگه نوبتی هم اگر می­بود وقت ضبطِ واقعی ( :دی ) توی استودیو رسیده بود. با هماهنگ کردن ها و کمک های پارمیدا و سارا، استودیوی "نویان" برای ضبط انتخاب شد وروز موعود فرا رسید! دوشنبه نهم شهریور، سارا، آرزو و فرزانه اولین ضبط رو توی استودیو انجام دادن. ساناز ابرازی هم اونجا بود و کمک های قابل توجهی به بچه ها کرد :)  کار ضبط بعلت کمبودِ صدای آلتو نیمه کاره رها، و به روز دیگه ای موکول شد :دی


مرحله آخر ضبط، با "آلتوکار" ها ...

تعدادی از بچه ها روز سه شنبه 24 شهریور برای آخرین مرحله ی ضبط به استودیو نویان رفتن. اولویت با بچه هایی بود که میتونستن آلتو بخونن. اون روز سارا، مهسا محمدپور، مهسا طرفه، صبا سلیمی، دلارام تمجید، مهتاب تقوی نژاد، غزل هاشمی، و سیمین میرعسگرشاهی رفتن و خوندن. دمشون هم گرم :)


تحویل نسخه پیش نویس

در روز جمعه چهارم مهر، پیش نویسی از آهنگِ آماده شده برای سارا فرستاده شد. برنامه این شد که اصلاحات و نظرات روی اون داده بشه و به اطلاع استودیو برسه، تا آهنگ ادیت شده آماده بشه.